ممنون از فریبا و مسعود که به دعوت من پاسخ داده اند و به عنوان آدمهایی دیندار که در عین حال که مسلمانند اما با تحمیل کردن حجاب مخالفند، بحث پیرامون این موضوع را در کامنت ها ادامه دادند.
نویسنده وبلاگ دختر بودن هم در مطلبی با عنوان «نفرت اجباری از خود» تجربه روزانه اش را به عنوان کسی که در خانواده ای مذهبی به دنیا آمده مرور کرده است. در قصه های یک ماموت هم «قصه من و ح ج ا ب اجباری» را می خوانیم که باز هم تجربه دختری است که به خاطر خانواده مذهبی اش مجبور به روسری سر کردن بوده است و شیوه هایی که او برای مقاومت پیدا کرده است. شیوه مقاومت دختر خورشید در انداختن عکس خارج از استاندارد برای گواهینامه در مطلب «عکس های اجباری» و مقاومت وهم سبز در حذف روز ملی حجاب و عفاف که اخیرا به تقویم اضافه شده* از یک سررسید زیر چاپ در مطلب «من حذف می کنم، پس هستم» هم بسیار خواندنی است.
اما پس از مرور تازه ترین خواندنی ها، متن نامه مروارید را که تجربه اش را نوشته و برای من ای میل کرده تا در این وبلاگ منتشر شود، عینا نقل می کنم:
«بی مقدمه شروع می کنم، چون در چند جا از مطالب بلاگتون گفته بودین که دوست داید بدونید و بپرسید…
من دختری هستم 22 ساله که از 9 سالگی به زور چادر سر می کنم..از همون 9 سالگی نمی فهمیدم چرا باید سرم کنم و حالا هم نمی فهمم..بچه که بودم مامان و بابا می گفتن دیگه بزرگ شدی..به سن تکلیف رسیدی..باید به حرفای خدا گوش بدی..تا بری بهشت..دیگه نباید با پسر عموت و پسر خاله ات بازی کنی و .. برام جا نمی افتاد ولی..اما مجبور بودم سرم کنم، نمی ذاشتن حتی وقتی پارک می ریم درش بیارم…وقتی دانشگاه قبول شدم بابام گفت که باید خیلی زیاد مواظب حجابم باشم وگرنه نمی ذاره پامو از خونه بذارم بیرون و حرف هیچ کس هم براش مهم نیست…تا زنده است نمی ذاره از خونه برم بیرون…مامانم از بابام بدتر…می گه اگه بخواهید بعد از مردن من چادرتونو بردارید، دعا می کنم زودتر از من بمیرید! بابام حتی از چادر ملی هم متنفره…من همیشه موندم که جواب آدم هایی که ازم میپرسن چرا چادر سرت می کنی رو چی بدم…شخصیتم له می شه اگه بگم به زور بابام…چادر خیلی موقعیت ها رو ازم گرفت..توی خیلی جمع ها دوست داشتم باشم اما بقیه دوست ندارن من باشم…خیلی جاها دلم می خواد برم اما نمی تونم..تحمل نگاه آدمها رو ندارم..ادمهایی که همه به چشم حکومتی و جاسوس نگام می کنن…آرزوی یه کافی شاپ رفتن به دلم مونده…توی دانشگاه پدرم در اومد تا تونستم خودم رو ثابت کنم تا بچه ها حساب منو با اونچیزی که قبلا فکر می کردن جدا کنن..از نظر مالی وضعمون خیلی خویه اما اصلا دلم نمی خواد با خانواده ام برم رستوران یا مثلا شمال… از حسودی می میرم! از اینکه می بینم بقیه چقدر راحتن، حتی در حضور پدر و مادرشون و من فقط باید بشنوم که اینجا جای ما نیست اونجا جای ما نیست…مامانم همیشه می گه اگه یه ذره اون چادرتو بکشی جلوتر هر چی بخوای برات فراهمه..اما همه چی هم که باشه چه فایده وقتی تا این حد هم آزادی نیست…خواهرم 9 سال از من کوچکتره..اون هم مجبوره چادر سرش کنه و من همیشه به مامانم می گم آخه کدوم مردی می آد به این بجه ی 9 ساله (و حتی الان 13 ساله) نگاه کنه که حالا بخواد نگاهش خوب باشه یا بد..می گه فکر می کنی نگاه نمی کنه، تو مردها رو نمی شناسی، تازه این بچه باید از الان عادت کنه!
خیلی دلم پره..همین الانم که دارم اینا رو می نویسم اشکام داره می آد….توی این چند ساله خیلی شده بچه های دانشگاه با هم برن سفر اما حتی یکبار هم به من نگفتن که باهاشون برم..این خیلی زجرآوره…اونقدر برای بعضی هاشون قابل اعتماد و دوست هستم که چیزایی که تا حالا به هیچ کس نگفتن و به من می گن و باهام مشورت می کنن..یا بعضی وقتا هدیه هایی که بهم می دن نشون می ده که ازم بدشون نمی آد…خونشونم دعوت می شم..اما بیرون دوست ندارن خیلی باهاشون برم…
کاش لا اقل به این چادر اعتقاد داشتم اونوقت اینقدر برام سخت نبود…
اگه بخوام هر چی تو دلمه بنویسم حالا حالا ها باید بنویسم…»
باز هم چند نکته درباره کامنتها
خوانندگان وبلاگ چند بار از من خواسته اند کامنتها را ببندم و تنها آنهایی را که مربوط به موضوع است یا از الفاظ سخیف خالی است منتشر کنم و خلاصه، «مدیریت» کنم. به چند دلیل تا اطلاع ثانوی تصمیم ندارم این کار را بکنم. با اینکه مثل هر وبلاگ دیگری دوست دارم همه کامنتها مرتبط با مطلب باشد و مثل هر آدم دیگری دوست ندارم فحش و توهین و ناسزا بشنوم اما فکر می کنم در بیشتر موارد صرفنظر از آنچه من در مطالبم نوشته ام، کامنت دانی این وبلاگ شبیه یک جور فروم شده است که اگر لایه تند و تیز برخی از نوشته ها را کنار بزنی، نکات زیادی برای آموختن در همان بحثها وجود دارد. یک بار دیگر هم گفته ام، دوباره تاکید می کنم: آنقدر در این سی سال، فرصت گفت و گوی آزادانه درباره حجاب از تک تک ما سلب شده که اگر قرار باشد اینجا هم گفت و گو درباره حجاب سانسور شود، احساس خواهم کرد فرقی با آنهایی که گفته اند و می گویند: «یا روسری، یا تودهنی!» ندارم.
—————
* شورای عالی انقلاب فرهنگی در مرداد 87، 22 تیر ماه را به عنوان روز عفاف و حجاب تعیین کرده است. این مناسبت جدید در تقویمهای سال 88 خواهد آمد.
سلام. شما در نوشته هاتون تقریبا خودتون رو شخصی بی طرف معرفی می کنید. یعنی کسی که معلوم نیست با حجاب مخالفه یا موافقه یا چیه؟ ولی اغلب نوشته هاتون آخرش یک متنی داره که نشون میده مخالف حجاب هستید. چقدر مطالب بر ضد حجاب می نویسین اگر اینجا بی طرف هست خوب یک بار هم شده مطالبی در موافقت با حجاب بنویسید. این طوری بحث داغ تر میشه.
یه چیز بدی وجود داره، و اون اینه که ما اینقدر مورد توهین و تحقیر واقع شدیم از طرف مذهبیون و آدمایی با قیافه تیپیک مذهبی که ناخودآگاه موضع منفی می گیریم در مقابلشون. و باهاشون تحقیر آمیز برخورد می کنیم. حتی ازشون می ترسیم. و این خیلی بده. این توهین متقابل، این فاصله، این درک نکردن متقابل. باید دوست داشتن آدمایی با عقاید متفاوت یا حتی مخالف رو تمرین کرد. برای هر دو گروه لازمه.
به امیرحسین: چطور می شه کسی که با چیزی مخالفه، بیاد چیزی در دفاع از اون چیز بنویسه؟! چطور ممکنه؟! خوب دقت کنید به حرف عجیب خودتون!
راستش من موافق يا مخالف حجاب نيستم بلكه معتقدم بايد زنان را آزاد گذاشت تا آنطور كه مي خواهند بپوشند و عمل كنند مثل قبل انقلاب كه زنان از آزادي در پوشش برخوردار بودند و به تبع آن فساد هم كمتر بود
جالب اینجاست که در این جا مسعله حجاب یا عدم حجاب نیست بلکه اینجا مسعله اجبار یا عدم اجبار در حجاب است. و این از بدهایت مسلم عقلی است که اجبار در حجاب زشت میباشد همانطور که اجبار به بی حجابی پسندیده نیست.
این که حجاب خوب است یا بد است یک مسعله جدا و شخصی است و هر کس با توجه به اعتقادات و عقاید خود تصمیم میگیرد. به هر حال یک جامعه تنها در صورتی مجاز به محدود کردن ازادی افراد است که در این ازادی ضرری مسلم باشد و نمیتواند به بهانه واهی یا ضرری غیر مسلم از افراد سلب ازادی کند یا ضرری مسلم به انها وارد اورد.
سلام
به موضوع پر محتویایی پرداختید .موفق باشید
http://yaarinews.com/default.aspx/n/3479
salam mamnon az davatet hatman saay mikonam hamasho bekhonam
moafagh bashi felan bye…
سلام خانم،
توی وبلاگم نظر گذاشته بودید، اومدم بازدید.
اون چیزی که من از وبلاگتون برداشت کردم اینه که شما از حجاب گذاشتن بیزارید و به اجبار دارید تحمل میکنید. خوب این از بیطرفیتون.
اما مطالبی که گذاشته بودید یک جانبه بود! خیلی هم فهمیدنش سخت نیست. حتی بعضی جاها نظرات مخالفتون رو به سخره گرفتید. در جواب این حرکت میتونم بگم که چون شنیدم ممکنه تایر ماشین پنچر بشه، همیشه تو ماشین یه تایر زاپاس برا خطرات احتمالی نگه میدارم؛ و این کاریه که اکثر افراد انجام میدن. اگرکسی این کار رو انجام نده، ممکنه بعد از یک پیچ خطرناک ماشین متوقف بشه و… در این موقع پلیس به حق باید این ماشینو جریمه کنه! به عبارتی دیگه میرسیم به این که دفع خطر احتمالی عقلا واجب است!
همین که چند نفر دارند از این خطر مردان … حرف میزنند، انسان عاقل متوجه یک خطر بالقوه میشود که دفع آن عقلا واجب است.
میرسیم به اینکه اگر من دیدم که بعضی از دکترا حق ویزیت خارج از قانون میگیرند، آیا همه ی پزشکان کلاه بردارند؟ یا شاید بعضی از آنها روی دیوار اتاقشان نوشته باشند: «پرداخت حق ویزیت در این مطب الزامی نمیباشد!» ؟ بنابراین با وجود اینکه من قبول کردم بعضی از مردها با هدف ارضاع شهوت به خیابان می آیند، اما دلیلی نداره که همه ی آنها … باشند. البته روی پیشونی هیچ مجرمی هم ننوشته مجرم!
——————————————————————————————–
در صورتی که تمایل دارید در مباحث این وبلاگ نظر بگذارم جواب این نظر را در نظرات وبلاگم بگذارید تا ببینم اهل تعقل هستید یا نه.
——————————————————————————————–
آقا میثم! منظورت از اینکه گفتی قبل از انقلاب فساد کمتر بود چیه؟
مطالبم رو تو کامنت موضوع قبلی بخونید…
مخصوصا آقای عسگری
اینجام بعد میام نظر می دم
گنجی: به نظر شما به چه دلیلی حکم حجاب جعل شد. در دنیای امروز با این مساله چگونه باید برخورد شود.
زید: مساله حجاب، مساله بحران هویت است، مثل ریش مردها، لباس پاکستانیها، همه جا الگو میشود. لباس اسامه بن لادن را به عنوان لباس پیامبر مطرح میکنند. هیچکدام از اینها ذاتی قرآن نیست، همه اینها مسائل هویتی است.
گنجی: پس به نظر شما حجاب ربطی به اعتقاد و ایمان ندارد، بلکه صرفاً یک مساله هویتی و هویت ساز است. بدین وسیله مسلمانها میتوانند در ظاهر خود را از غیرمسلمانها متمایز سازند. در اینجا دو سوال مطرح میشود. اولاً چه نیازی به تفکیک و تمایز انسانها از یکدیگر وجود دارد. ثانیاً آیا نمیتوان به صور دیگری هویت سازی کرد و خود را از غیرمسلمانها متمایز کرد؟
بخشی از مصاحبه گنجی با ابوزید در زمانه:
http://zamaaneh.com/idea/2009/01/post_476.html
زید: حجاب در دنیای کنونی به یک مساله هویتی تبدیل شده است. دلیل آن هم روابط بسیار پیچیده و مبهم جهان اسلام و دنیای غرب است. مسلمانهایی که در جهان غرب زندگی میکنند، به پدیدههای هویت ساز نیازمندند، فقط به عنوان یک مسلمان، فارغ از اینکه چه عناصر هویتی دیگری داشته باشد. جامعهی غربی بخشی ازاین سر درگمی هویتی است، زیرا مسلمانان در رسانهها به عنوان مسلمان محسوب میشود، نه به عنوان شهروند اروپایی. به نظر من این بیشتر مشکل سیاسی و اجتماعی است تا یک موضوع دینی.
گنجی: اگر هویت به حجاب تقلیل پیدا کند، زن بدون حجاب فاقد هویت مسلمانی است.
زید: آنها اینطور فکر میکنند، چون اینطور گفته شده است. در هر بحران هویتی، هویت به یک عامل کاهش مییابد،عاملی که بیشتر مرئی باشد.
گنجی: اکثر زنان ایرانی در خارج از کشور بدون حجابند، اما خودشان و دیگران همچنان آنها را مسلمان میدانند.
زید: همسر من هم محجبه نیست، ولی خودش را یک مسلمان میداند. او حج را بجا آورده است و همیشه از او سوال میشود که آیا میخواهد بعدها حجاب داشته باشد و اوجواب میدهد چرا باید چنین کاری بکنم.
منظورم این است که برای برخی حجاب هویت نیست. تبدیل نه فقط حجاب بلکه چادر به مسالهی هویت به انقلاب اسلامی ایران باز میگردد. بعد از آن این پدیده به همه جهان اسلام گسترش پیدا کرد. بعدها وقتی ایرانیها از اسلام خسته میشوند، زنان ایرانی در برابر حجاب که سمبل به حاشیه رانده شدن آنها بوده، طغیان میکنند.
بخشی از مصاحبه گنجی با ابوزید در زمانه:
http://zamaaneh.com/idea/2009/01/post_476.html
مریم جون مرسی به خاطر همه چی
به خاطر اینکه از «زن» می نویسی
به خاطر اینکه برای «زن» می نویسی
به خاطر اینکه سانسور نمیکنی. که اگه بکنی بهت حق میدم. مخصوصا منو
سلام دوست خوبم. اکنون شما در معرض یک انتخاب سرنوشت ساز قرار گرفته ای. می دانی که ما وظیفه داریم همواره رهنمودهای مقام عظمای ولایت را در اقدامات خود مد نظر داشته باشیم. اطاعت از ولایت فقیه در زمان ما همانند اطاعت از رسول خدا و ائمه معصومین در زمان حضورشان، بر ما واجب شرعی است. مقام معظم رهبری تا کنون بارها آقای احمدی نژاد را با القابی بزرگ مانند شجاع – خدمتگذار – مردمی – دلسوز و… ستوده اند که چنین تعبیراتی را نسبت به رئیس جمهور های گذشته نداشته اند و این نشان از رضایت بی سابقه رهبر عزیز انقلاب از آقای احمدی نژاد دارد. دشمنان روسیاه نظام جمهوری اسلامی در سالهای گذشته، بیشترین میزان حمایت خود را از خ.ا.ت.م.ی و بیشترین میزان دشمنی و تهمت خود را نسبت به آقای احمدی نژاد روا داشته اند. آنها که خیر ما را نمی خواهند. آنها آرزوی نابودی و سلطه بر ایران را دارند. پس نتیجه می گیریم که دشمنان ما از کسی حمایت می کنند که در جهت تضعیف و وابسته ساختن ایران اقدام کند (یعنی خ.ا.ت.م.ی) و با کسی مخالف و دشمنند که در جهت قدرتمند و مستقل ساختن ما حرکت و تلاش کند (یعنی آقای احمدی نژاد). به نظر من رای دادن به اصلاح طلبان با توجه به سوابق تیره و شرم آوری که در مدت هشت سال داشته اند، گناهی بس بزرگ و نابخشودنی است. چرا نابخشودنی؟ زیرا خداوند گناه حق الناس را نمی بخشد و رای دادن ما به مدعیان اصلاحات ( یعنی خ.ا.ت.م.ی و کروبی و میر حسین موسوی و…) ظلم به ملت ایران است و تا مردم ایران نبخشند، ما از بند این گناه بزرگ رهایی نخواهیم یافت و اگر مردم ببخشند که نمی بخشند، شهدایی که تمام هستی خود را برای حفظ استقلال – آزادی و حکومت اسلامی در این کشور فدا کردند از این گناه و خیانت بزرگ نخواهند گذشت. امید که همه در این انتخابات سرنوشت ساز با رای دادن به آقای احمدی نژاد از این آزمون بزرگ سربلند بیرون بیاییم و قلب امام زمان را با این انتخاب درست و به جا شاد نماییم. الهی آمین
چگونه در اوایل انقلاب حجاب اجباری شد
مجلس شورای اسلامی ایران در سال ۱۳۶۳ قانون مجازات اسلامی را به تصویب رساند. به موجب این قانون هرکس در معابر عمومی حجاب را رعایت نکند، به ۷۲ ضربه شلاق محکوم خواهدشد.
در حالی قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید که از سال ۱۳۵۹، یعنی چهار سال پیش از تصویب قانون حجاب اجباری در مجلس، به دستور آیتالله خمینی از ورود زنان بدون حجاب به ادارات دولتی جلوگیری میشد.
نخستین تظاهرات علیه حجاب در روزهای انقلاب
به گواه اسناد و مدارک و مقالات منتشرشده در روزنامههای سال ۱۳۵۷ اولین جرقههای حجاب اجباری در اسفند سال ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب زده شد. یک روز پیش از هشتم مارس، روز جهانی زن، در حالی که گروههای مختلف سیاسی در تدارک برگزاری اولین مراسم روز جهانی زن در ایران بودند، روزنامه کیهان با این تیتر منتشر شد: «زنان باید با حجاب به ادارات بروند».
در صفحه اول این روزنامه به نقل از آیتالله خمینی نوشهشده بود: «در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.» (کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱)
البته شب پیش از آن نیز شبکهی تلویزیون که ریاست آن را صادق قطبزاده بر عهده داشت اعلام کرده بود که روز هشت مارس یک سنت غربی است و به زودی روز زن اسلامی اعلام میشود.
این گونه بود که تظاهرات روز جهانی زن به یک تظاهرات ضدحجاب اجباری بدل شد. گروههای مختلف زنان از دانشآموز و دانشجو گرفته تا کارمند و فعال سیاسی و اجتماعی در این تظاهرات شرکت کردند. روزنامه کیهان در بخشی از گزارش مفصل خود درباره تظاهرات زنان مینویسد: «۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رأیگیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زنها شعار می دادند: «ما با استبداد مخالفیم»، «چادر اجباری نمی خواهیم». پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار «مرگ بر ارثیه رضا کچل» وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند». (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحهی دوم)
یکی از زنان شرکتکننده در تظاهرات تهران، خاطره آن روز را این گونه بیان میکند: «همان اوایل تظاهراتی ضد حجاب در دانشگاه تهران شد که راه افتادیم توی خیابان انقلاب ، آنوقتها اسمش هنوز خیابان شاهرضا بود. قرار شد از آنجا یک راهپیمایی بشود بطرف ساختمان نخست وزیری در خیابان کاخ که حالا شده فلسطین. جلو نخستوزیری به ما از یک جاهایی، از ساختمانهایی که من نمیدانم کجا بود، سنگ پرتاب کردند که این سنگپرانی باعث شد ما مسیرمان را به طرف دادگستری تغییر بدهیم. آنجا با یکی دو نفر از خانمها مصاحبههایی به عمل آمد که آنها گفتند ما حجاب را قبول نداریم و یکی از آن خانمها را، که کارمند تلویزیون بود، از کار بیکار کردند».
آیتالله طالقانی: با بیحجابی جوانان را تحریک نکنید!
روزنامه کیهان در تاریخ ۲۰ اسفند مصاحبه مفصلی با آیتالله طالقانی در مورد مسئله حجاب انجام داد. در بخشی از این مصاحبه آمدهاست: «هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش میکنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جایی بر نمیخورد. اگر آنهایی هم که میخواهند مویشان خراب نشود اگر روی مویشان روسری بیاندازند بهتر است و بیشتر محفوظ میماند … یک جوانی که وسیله زن گرفتن ندارد، وسیله کار ندارد، زندگیاش سرو سامان ندارد، وقتی این زن را با این صورت میبیند که گاهی یک پیرزن پنجاه شصت ساله خودش را مثل یک دختر ۱۴ ساله نمایش میدهد، توی خیابان یا سر کوچه، این بیچاره اذیتش میکند، ناراحتش میکند و این یک جور آزار جوانها است و امیدواریم که بعد از این جوانهای ما هم سر و سامان پیدا کنند… اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنمائیش میکند که شما اینجور باشید به این سبک باشید». (کیهان۲۰ اسفند۵۷ شماره ۱۰۶۵۸صفحه ۳)
البته این بخش از سخنان آیتالله طالقانی که مربوط به آزار و اذیت جوانان توسط زنان بیحجاب است، بعدها یکی از دستمایههای اصلی طرفداران حجاب اجباری شد.
شهلا لاهیجی نویسنده و ناشر در این مورد میگوید: «به نظر من مهمترین نکته که اینجا همیشه فراموش میشود، این است که یک سیستم یا ایدئولوژی معتقد یا لااقل مدعی اخلاق، چطور نتوانسته است مردهایش را جوری تربیت کند که به محض این که مثلا یک تکه از موی زنی را ببینند، کنترلشان را از دست میدهند. واقعا مردان ما این جوری نیستند و من همیشه فکر میکنم این جوری حجاب را تعریف کردن برمیگردد به این که چقدر در تربیت جامعه کوتاهی شده است».
در جواب «ز و راحیل و عسکری» در کامنتدونی قبل باید بگم که این یاوه هایی که این فرد نوشته بود(که قسمتهاییش رو در جاهای دیگه قبلن خونده بودم)،نشون دهنده این هست که چقدر اسلام به زن به شکلی تبعیض آمیز و تحقیر آمیز و توهین آمیز نگاه میکنه و اون کامنتها چیزی رو ارائه نمیداد،جز اینکه اسلام رو زیر سوال میبرد.(در صورت جعلی نبودن احادیث.البته احادیث قسمتی از اون بود). خلاصه تهوع آور بودند.
خیلی داری سبک کار می کنی. آدم باورش نمی شه وکیل باشی. البته تو داری حجاب رو تو ایران بررسی می کنی و برای همین فقط به روسری و چادر گیر دادی. کلید کردی به روسری ول کن هم نیستی !
خب، یه نفر به اسم مریم محمدی توی وبلاگ من کامنت گذاشته بود با آدرس اینجا.
و اینکه کسی هم همه جا به اسم شما و من کامنت تبلیغاتی می گذارد.
شما را نمی دانم، اما راستش من اصلاً از این موضوع خوشم نمی آید.
به هر حال ممنون که آمدید.
من مدتی ست که مطالب اینجا را دنبال می کنم.
و از تلاشتان متشکرم.
—————
بی بی منور: لونا جان من هم از این وضع اصلا خوشم نمی آید اما عقلم هم قد نمی دهد که چکار باید بکنم که این وضع متوقف شود.
سلام گفتی بیا منم اومدم
ولی فکر میکنم باید مواضع خودت رو روشن کنی و بگی خودت طرف چی هستی ولی من نظر خودم رو میگم .
مگه زنهای بیچاره چه گناهی کردند که باید اینقدر در کشور ما اذیت بشند .
اگر به ما مردان این کارهارا میکردند چه میکردیم آیا اسلام فقط برای زنان است میگویند زن باید خورا بپوشاند تا مردان گناه نکنند خب پس مردان جلوی خود را بگیرند و هوس را کنار بگذارند پس اگر اینطور باشد مردان اروپایی خیلی مسلمانند چون همه هرجوری می بینند ولی از کنارشان میگذرند
تمام کشور ما اسلام به زور است و مسلمانی ما به درد خودمان میخورد
چون هرکسی برای خود از اسلام دروغی استفاده ایی میبرد
با حجاب مخالفم چونکه با حقوق بشر موافقم
با انسانیت موافقم ….
و این داستان ادامه دارد ؟
خداکند زود تر تمام شود …
salam ahange jadide rezaya ro upload kardam ye sar bezan kheili ghashange
http://www.musicbebar.com
من هیچ وقت این مشکلات را نداشتم چون خانواده من به حجاب اعتقادی ندارند اما من هم رنج کشیدم وقتی بعضی چادری ها (بعضی) طوری با نفرت به من نگاه میکنند و گاه زیر لب استغفرالله میگویند که انگار ارث پدرشان را میل کرده ام من هم با دیدن گشت ارشاد رنج میکشم من از دست معلمهای پرورشی رنج کشیدم من از رسانه مان و شعارهای روی دیوار خسته شدم و از اینکه نشد ان باشم که میخواهم به هر حال
آقا یا خانم طرفدار حق و عدالت.نظرت هیچ ربطی به این مطلب نداشت.به هر حال با این نظریاتت پیشنهاد میدم بری یه تست هوش بزنی.حتم دارم کمتر از 50 میشه.
قیافه اونایی که تو تیر 84 به ا ح م دی ن ژ اد رای دادن هم به همین حدودها میخورد.خیلی ببخشید قشر ابله جامعه که کتابهاشون ح ل ی ه ال متقینه افکارشون از این بهتر نمیشه.
ببینید عزیزان من, بدنیا اومدن که زوریه,زندگی کردن هم زوریه,دینداری هم تو کشورما زوریه,یعنی مسلمون بودن زوریه,پس حجاب داشتن هم باید زوری باشه,چرا,چون بهشت رفتن زوریه,پس لطف کنید فکرتون رو ,وقتتون رو,عمرتون روتلف نکنیدبازم میگیید چرا,اخه چون نسلهای قبلی ما تجربه بی حجابی رادارن چون خودشون بیش از حد بیجنبه بودندفکر میکنندنسلهای ما هم مثل خودشون هستند.اخه یکی میخواد به اینها بگه زمان رضا شاه که حجاب ممنوع شد زنهایی که بخاطر حفظ دینشون از خونه هاشون بیرون نمی اومدن یعنی اونها ایرانی نبودن یا اینکه دینشون اختیاری بودمگه اونها را کسی اجبار کرده بود حجاب داشته باشنددین هر کس به خود شخص مربوطه پس بجای اینکه زورزورکی حجاب رو سر زنها بکشیم بیاییم دینمون راجوری تبلیغ کنیم که زنها با اشتیاق به سمت دین بیان نه زورزورکی
ممنون که بهم سر زدی
من که خاطره ای درباره حجاب ندارم
ولی از کسی شنیدم که دختری بد حجاب می گفت هر دفعه پلیس منو می گیره ولی هر بار خودمو با یک اسم معرفی می کنم
و این فعالیت ها تنها ظاهری بیش نیست
بای…………….
سلام خانم بیبی منور
ابتدا باید از داریوش دوله که قسمتی از مصاحبه گنجی و حامد ابوزید رو آورده بود تشکر کنم.
خانم بیبی منور ای کاش مقاله ای که ترجمه کرده بودم را می خوندین !
خانم بیبی منور با این که حجاب به معنای کنترل بدن زنان عملا» در راستای پدر سالاری حاکم هستش ولی اگر کمی دقت کنین زنان از همین عامل پدر سالاری بر علیه خود پدرسالاری که سعی در پرده نشینی زنان دارد استفاده میکنن.مخصوصا» در غرب.از جانب دیگر ابو زید نیز به خوبی در مورد حجاب که عامل هویت بخش به زنان در غرب است اشاره کرده است.
باز توصیه میکنم که این مقاله را به طور کامل بخوانید و با دقت.با اینکه ترجمه اش بد است ولی متن بسیار تامل بر انگیزی هست.نویسنده مقاله خود حجاب ندارد و به زیبائی تجربیات خود و اطرافیان و کسانی که کشف حجاب رضا خان را دیده اند و بعد از انقلاب و اجباری شدن حجاب در ایران را مقایسه کرده است.
کتاب جنسیت و جامعه شناسی دین از مجید موحد را نیز که تازه به بازار آمده و در آن دو مقاله در مورد حجاب ترجمه شده است که هر دو مقاله هم نه به دست مسلمانان بلکه یکی توسط هلن واتسن و دیگری توسط لیندا وودهد نوشته شده اند.حتما در اسرع وقت بخوانشان.البته نوشته های فاطمه میر نیسی فمنیست مشهور مسلمان مراکشی را هم پیدا کن و بخوان.
موفق باشی.
سلام به همگي من خيلي تعجب ميكنم كه همه ي موضوعا رو با هم قاتي كرديد من خودم دختر چادري هستم خارج كشور فكر ميكنم همه ي مشكل اينه كه دين با سياست قاتي شد كه جونامون اينطوري شدن حالا ديگه شروع كردن از هرچي دين و اخوند بدشون مياد
به نظر من نبايد اجباري باشه كه كي حجاب ميبوشه يا نه چون توي خود قران هم گفته شده ((لا اكراه في دين ))هيج اكراهي در دين نيست
دوما ما چرا بايد به ظاهر مردم قضاوت كنيم ؟؟من خودم دوستهاي دارم بي حجاب وباحجاب مسلمان و مسيحي اصلا هم تدين به اين معتا نيست كه من با ديگران رابطه بر قرار نكنم به دليل اينكه مختلف هستن درسته ما در افكار متفاوت هستيم ولي در انسانيت يكي هستيم و خود اسلام هم به اين موضوع اشاره كرده و مسخركردن را نهي ميكند((فاصابهم سيات ما عملوا و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن))تا انكه بكيفر اعمال خود رسدند و ان عذابي كه بر ان تمسخر ميكردند بانها احاطه كرد و همينطور كه من اشاره كردم خودم با حجاب ولي با ديگران رابطه ي بسيار خوبي دارم و من فقط اين مشكل را در ايران مبينم كه بي حجاب با باحجاب بد رفتار ميكند و بر عكش هم درست است
سوما فكر نكتيد منظور من اين است كه با بي حجابي موافقم ؟؟خير من به حجاب عقيده دارم ولي نه بزور و اكراه و ميدانم كسي كه مسلمان است بايد همهي اسلام را قبول كند نه فقط بخشي كه خودش ميبسند و در قران خيلي جاها به حجاب اشاره كرده سوره ي مباركه ي نور ايه ي 30و31 و سوره ي مباركه ي احزاب ايه ي 59 و سوره ي معارج ايه ي 29 ((و الذين هم لفروجهم حافظون ))و انان كه اندام خود را از شهوت راني نگاه ميدارند (من به دليل طولاني بودن ايات انها را ننوشتم )و براي اطلاعات بيشتر دربار ه ي حجاب ميتوانيد به كتاب مساله حجاب نويسنده استاد مطهري برگرديد
و در نهايت من به آزادي عقيده دارم آزادي بيان و بوشش عقيده به خود آزادي كه اسلام به ان در خيلي جاها دعوت كرده و از قبل گفته شده بود كه هر چيز كه ممنوع است مرغوب است به اميد اينكه روزي محبت دين ما گردد و عدالت معيار ما و آزادي انديشه ي سلوك ما و انسان بودن هدف ما نه انسان ساختن
سلام عزیزم من قبلا وبت رو خوندم عین خودمی .توی وبلاگ داستانهای کوتاه جالب و خواندنی جواب مساله حجابت رو دادم .میخواستم ازت بخوام به وب تازه تاسیس منم یه سر بزنی .خوشحال میشم .باتبادل لینک چهطوری؟
در کشوری که زن را با شکلات یکی می دانند، و مصون ماندنش را در گرو در لفافه و زرورق بودنش؛ من فکر می کنم بهتر باشد «بریم بمیریم»…
این را حتما ببینید:
http://home.behtarinha.net/2008-10-30-15-22-10/165-fun-hijab-candy.html
خیلی عالی بود
موفق باشی
سلام
حجاب فقط مسئله ای شخصی است که نه با زور باید از آن جلوگیری کرد و نه با زور باید شعار یا روسری یا توسری را اجرا کرد
البته در ایران باستان نیز حجاب وجود داشته ولی هرگز اجباری برای آن در کار نبوده است .
مریم جون تسلیم
حمید :
حد اقل اون عرضشو داشت 4 تا مطلب واسه اثبات حرفاش برای من و تو اینجا بیاره..
تو عرضه ی چی داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرت وپرت گفتن و تهوع و……………. ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
اگه عرضه داری حد اقل2 تا مطلب موثق برای اثبات حرفات بیار………
نشین هی واسه خودت بباف…………..
البته از وبلاگت معلومه چه کاره حسنی…………..
سالی که نکوست از بهارش پیداست……..
……………………………………………………….
موفق باشی
دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی…
@ ز
به من گفتی:
«امیدوارم که به جبر و اختیار اعتقاد داشته باشی»
بعض ها میگن جبر بعضی ها میگن تفویض بعضی ها میگن لا جبر و لا تفویض ولی این قول تو باید در تاریخ ثبت بشه!!!
تاسف آوره!
آقای امیر حسین شما اگه دنبال هیجان هستید برید بازی فوتبال تماشا کنید..واقعا چطور یه آدم می تونه این داستان رو بخونه و تحت تاثیر قرار نگیره؟!
آقای «ز» به قول دوستمون «زن» نیستید اما «انسان» که می تونید باشید؟! یا این هم سخته؟؟ باید آیه تو قرآن اومده باشه که دل بسوزونید؟
اصلا در ایران باستان حجاب بوده یا نبوده…اجبار بوده یا نبوده….ما چکار 3000 سال پیش داریم؟؟ یعنی انسان سال 2009 لزوما باید با انسان 2009 ق م هم عقیده باشه؟؟
سلام. من هنوز وبلاگتونو کامل نخوندم. ولی اول از همه می خوام نظر خودمو درباره ی حجاب بگم… من دختری نیستم که کامل حجابمو رعایت کنم.. یعنی یه جورایی به این که داشتن حجاب لازمه یا نه شک داشتم… ولی تازگیا یه چیزو خوب فهمیدم اونم اینکه لازمه…. اگه شما هم بیشتر به دور و برتون نگاه کنین کاملا متوجه میشین… من که در برابر بعضیا احساس میکنم با حجاب در ارامشم… حالا قضاوت با خودتون…
خانم سارا…منظورتون از سبک چیه؟ چطور میشه مسئله رو سنگین کرد می شه توضیح بدین؟ همین مطالب سبک داره تا اعماق بعضی ها رو می سوزونه!بعضی ها هنوز با اینکه انسان عقل داره هم مشکل دارن چه برسه به مسائل پیچیده تر! هنوز زوده خواهر من!!! زوده! درس اول رو یاد بگیرید به مسائل پیچیده هم می رسه…
خانم دوقلو…شما با حجاب احساس امنیت می کنی چون آدمای دور و برت ممکنه ایراد داشته باشن…حالا دولت باید شما رو مجازات کنه یا کسی که ایراد داره؟ یا مثلا بیاد طرح بذاره و تعداد قفل های شما رو بیشتر کنه یا یه طرحی بذاره که تعداد آدمای مورد دار(که کم نیستن!) کمتر بشه؟ کدوم عاقلانه تره؟
سلام خیلی ممنون از نظرتون
با تبادل لینک چطورید ؟ اگه موافق باشید با عنوان وبلاگ عسل خانوم لینکم کنید و بگید با چه عنوانی لینکتون کنم ممنون
مشکل میشه باور کرد آدم برای اینکه ببینه سر کار چی بپوشه بره کتاب تاریخ بخونه
من واقعا اعتقاد پیدا کردم که حجاب چیز خیلی خوبیه! چون از جلب توجه کردن جلوگیری می کنه و مانع برانگیختگی می شه! تو جوامع گذشته فقط زنا بودن که خودشون رو آراسته می کردن و مردا با همون ظاهر زمختشون شامل ریش و پشمو تمام لوازمی که به مرد جلوه دادنشون کمک می کرده می گشتن در نتیجه برای کسی جذاب هم نبودند!درنتیجه شارع مقدس گفت زنا حجاب داشته باشن! اما جامعه امروز یه تحولی پیدا کرده…دیگه این فقط زنا نیستن که خودشون رو آرایش می کنن و مورد توجه مردا قرار می گیرن! بلکه مردا هم به آرایش «مردانه» می پردازن!(بگذریم از اونهایی که از آرایش زنانه هم ابایی ندارند!) پس شاید بهتره به مجلس اسلامی یه پیشنهاد بدیم که تمامی افراد جامعه از این پس با حجاب کامل در جامعه ظاهر بشن…حتما می شناسید پسرهایی رو که بخاطر چهره زیبا در بین دختران طرفدار بیشتری دارند کما اینکه زندگیشون هم دچار اختلال ممکنه بشه! فوتبالیست مشهور کشورمون رو به یاد میارید که؟ یا خیلی از بازیگران مطرح سینما…خب زیبایی ظاهر اینها هم دختران رو از راه به در می کنه…پس بهتر نیست اینها هم حجاب داشته باشند؟با این حساب مردان زیبارو باید روبندان هم داشته باشند چون هم برای دخترها جلب توجه می کنند هم اصلا ممکن است مردا رو هم جلب کنند؟! چه اوضاع وخیمی!!
سلام. واقعا که حجاب یه گوهر با ارزشه که هر کسی نمی تونه اونو داشته باشه. وب با حالیه. اگه خواستی خوشحال می شم با هم تبادل لینک کنیم.
اگر در جامعه ما خدایی ناکرده خطاهای دیگه از جمله دزدی هم گناه محسوب می شن..و با فرض اینکه زنان زیبا هستند پس باید حجاب داشته باشند به این دلیل که با بی حجابی زیباییشون رو مقابل انظار قرار می دن و احتمال آسیب رسندن از جانب مردا بیشتر هست پس حجاب خوبه و چون خوب هست پس باید اجباری و قانونی شود, با این حساب و فرض بر گناه بودن دزدی می بینیم که ماشین های لوکس و زیبا تر بیشتر مورد توجه دیگران از جمله سارقان هستند.بنابراین برای حفظ اموال و جلوگیری از دستبرد احتمالی سارقان از این پس هیچ ماشین لوکسی بی کاور (cover) در خیابان ظاهر نشه چون هم کسانی که از لحاظ مالی ضعیفتر هستند غبطه می خورند که چرا نمی تونن از این ماشین ها داشته باشند هم دزدان چشمشون به این ماشین ها می افته و طفلی ها چون نمی تونن یر انگیزه دزدی غلبه کنن «مجبور» و ناچار به دزدی میشن! بنابراین نتیجه می گیریم که کسانی که ماشین لوکس می خرن چشمشان کور روی ماشین کاور بکشن و در صورت سرقت هم ازشون جریمه ای به دلیل خرید چنین ماشینی باید اخذ بشه!
سلام
مساله ای که شما مطرح کردین به نظر می رسد که خیلی جذاب و جالب هست
خود من بارها به این فکر کردم که اصلا آیا اجبار زنان به حجاب با ازادی مدنی در تضاد هست یا نه؟
که فکر می کنم اره در تضاد هستحکومت ما همواره از کشورهایی که حجاب را ممنوع می کنند (البته فقط در نهادهای مشخص) انتقاد می کند ولی به هیچ کس اجازه نمی دهد که که خود شخص در این باره تصمیم بگیرد و اجبار حجاب بر همه لازم است
اینکه می گویند حجاب مصونیت است من اصلا قبول ندارم و به نظر من این نوع تفکر تنگ نظری است من فکر می کنم که ذات آدمی مصونیت است و ربطی به پوشاندن مو و بدن ندارد
من نمی دونم چه زمانی ولی مطمئنم که زمانی این محدودیت برداشته خواهد شد و اصلا تصور اجبار در پوشش خنده دار خواهد بود
خیلی از این نمونه ها تو اسلام پیدا میشه.
مثلا اینکه گفتن وضو بگیرین واسه این بود که قبل از اون عربا سال دوازده ماه آب به قیافه شون نمیخورده. یا اینکه گفتن بعضی چیزا نجسه واسه این بوده که عرب ها در اون «نجاست ها» غوطه ور بودن مثلا یه گودال میکندن بعد همگی دورش…
قصاص کردن آدمها و بریدن اعضای بدن بزهکارها هم از رسوم تاریخیه اعراب وحشی بوده. بهشت و جهنم هم کاملا با عناصر جامعۀ عربی تصویر شده. مثلا خیلی تأکید دارن که هوری های بهشتی (برخلاف عربهای عربستان) سفید یخچالی ان. خوب اگه بعضی از نژادهای اروپایی مثل دویچ رو ببینین متوجه میشین که همچین بی رنگ بودن هم جذاب نیست. یا مثلا در بهشت فقط میوه ها و خوراکی های بیابان عربستان مثل زیتون و خرما… بوده یا حتی جهنمشون هم فقط از اون چیزهایی که یک عرب بادیه نشین رو مترسونده اشباع شده. مثل مار و عقرب و اینچیزا که تو صحرا زیاده. حتی اگه اینطور نگاه کنیم به قول حوا جون گرایش به حجاب رو هم میشه توجیه کرد
تنها چیزی که حتی در اجتماعات میلیونها سال قبل از اون هم هرگز قابل توجیه نیست؛ احکام خیانت به «زن»ه که مدافعین اسلام خیلی جرأت ندارن در موردش صحبت کنن!
.
.
شايد زياد مرتبط نباشه ولي خودتون يه جور ربطش بدين ! يادمه يه جا خونده بودم :
یکی از عقب به ماشین خانم زیبارویی زده بود ، وسط خیابون منتظر بودن تا افسر بیاد..
گشت ارشاد زودتر اومد و خانم زیباروی رو برداشت و برد !!!
.
.
سلام وبلاگ جالب و آموزندهای دارید.
به نظر من هر چیز اجباری باعث میشه که آدم حساس تر بشه
و خلاف اون کار رو انجام بده.
موفق باشید
سلام،
یک سال پیش در پاریس در مترو، روسری به سر داشتم، من گاهی در خارج ز کشور روسری سر می کنم که دلیلی شخصی دارد. من روی صندلی نشسته بودم و کنارم هم پسرکوچکم نشسته بود. در یک ایستگاه شلوغ مردی با لباس یهودیان سوار شد. همه فرانسوی ها )که عمیقا از جهودان خوششان نمی آید( خود را کنار کشیدند و به مرد یهودی جا ندادند ، من پسرم را روی پایم گذاشتم و مرد کنارم نشست…به هم لبخند زدیم و ناگهان عمیقا فهمیدم چرا من روسری دارم و او ریش بلند و لباده! این دستور دینهای هر دوی ماست، برای اینکه مشخص باشیم…کاملا مشخص…در تکلمله همان دستور که حق نداریم همسر مردی غیر از دین خود شویم، برای اینکه دیگران انتخابمان نکنندیا ما دیگران را انتخاب نکنیم…این را به مرد یهودی هم گفتم!!!
new century eve:
شما ميدونيد من خانم هستم يا آقا؟؟؟؟؟؟!!!!!!
به قول شما آدم كه هستم…
مطالب من رو بخونيد بعدا در بارش نظر بدين……خواهشا………..
فكر مي كنم متوجه صحبت هام نشدين……………….
………………………………………
اژي خان :
حتما دستور ثبتش رو مي گيرم…..
در جواب به اژی 2 سر ميگم اين حرفات دقيقا مثل حرفهاي ((عبد الكريم سروش است در كتاب بسط تجربه ي نبوي )) كه من اين كتاب را خونده ام اما به نظر من كه قبل از اينكه اين كتابها رو بخوني بايد درباره ي دين خود يعني اسلام را كاملا برسي كني تا زود حكم نكني نميشه به يك طرف قضيه هميشه نگاه كرد نظر بنده اين است كه اسلام ديني است كامل و براي كل بشر نه فقط عربها اميدوارم يك نگاه ديگري نسبت به افراد داشته باشي زيرا عربها انسان هستن و همينطور كه بنده قبلا عرض كردم انسان بودن بايد ملاك رفتار ما باشد نه تعصب و اگر به اين است كه عربها در زمان جاهليت كارهاي بدي داشتند فقط كافيست كه به تاريخ برگردي و درباره ي خود ما هم مطالعه كني كه من مطمئن هستم تعجب خواهي كرد و در آخر باز ميگويم كه به اميد اينكه روزي محبت دين ما گردد و عدالت معيار ما و آزادي انديشه ي سلوك ما و انسان بودن هدف ما نه انسان ساختن
سلام وب باحالی داری به ما هم سر بزن ففقط یه چیزی رو میدونم اونم این که توی این کره خاکی برای همه جا هست و من فردا باید جواب بدم اون دنیا. خدا مارو آفرید تا هر جوری می خوام با هر روشی با هر زبونی شکلی پرستش کنمش بهم آموخت همون قدر که من حق دارم آزاد باشم تو هم حق داری
حمید اقا
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.ماباید اینجا نگاه اسلام را با مسلمانان وبرداشتهای انها عوض کنیم.راستی ز درست میگفت بی مهابا دهنتو باز کردی وحرف زدی یه کم فکر کن بعد حرف بزن .ممنون
سلام
واقعا مطالبت عالیه
و
کارت درسته
بای
سیا دل شکسته
جناب اقای دکتر اژی دوسر ارغ ماهوی بی مغ
میدونی تاریخ یعنی چه؟نه خدایش میدونی؟جون من می دونی؟این چرندیات چیه از کدام تاریخ نقل میکنی .تواصلا میدونی فلسفه احکام چیه؟نمی دونم … اصلا ولش کن تو که نمی فهمی….
اگه واقعا مردی برای این مزخرفاتت یه منبع بگو تا مراجعه کنیم.اما باز فتوا دادی از احکام خیانت به زن مقصودت چیه بگو تا روشنت کنم.؟اسلام به ذاته جرات پرداختن به همه مسائل را داردوبه ان پرداخته است عدم اطلاع شما دلیل بر نبودن نیست.
من با راحیل موافقم که حساب اسلام از مسلمانان جداست.شما در اینجا تا حالا از مسلمانی گفتید نه از اسلام.
از رکسانا ممنون واقعا جواب متینی داده ان:انسان بودن بايد ملاك رفتار ما باشد نه تعصب و اگر به اين است كه عربها در زمان جاهليت كارهاي بدي داشتند فقط كافيست كه به تاريخ برگردي و درباره ي خود ما هم مطالعه كني كه من مطمئن هستم تعجب خواهي كرد و در آخر باز ميگويم كه به اميد اينكه روزي محبت دين ما گردد و عدالت معيار ما و آزادي انديشه ي سلوك ما و انسان بودن هدف ما نه انسان ساختن
بلاى جانسوز عصر ما غيبت نيست، غفلت است.
حال و روز شيعه در اين عصر، از دو وجه بيرون نيست. يا معصوم خاتم را، امام را و ولىالله اعظم را محبوب و مقصود و مقتداى خويش مى داند يا سر بر آستان محبوب و مقتدايى ديگر مىسايد.
شيعه اگر گمان كند كه حبيب و طبيب و نجات بخشى جز او در عالم هست، راه به خطا برده است و پا از صراط مستقيم تشيع بيرون نهاده است.
شيعه اگر در حضور آب، دل به سراب مىسپارد، چگونه نام خود را شيعه مىگذارد؟
من همتونو دستگیر میکنم میفرستم هلفدونی … خدا شاهده … اونایی که در خط ایمام نیستن ……. خون شهدا رو پایمال میکنن ……………………………….. یکی یکیشون …. خدا شاهده !!
ببو ببو ببو ببو ببو …………………………… بیکیشین کنار که اومدم …………………………. شوما ها چه نسبتی باهم دارین نصمه شبی ریختین تو ولباگ خالی؟ خانوم وکیل شوما دیگه چرا ؟؟ آبجی مگه تبصره 1 ماده 638 ق م ا رو به زباله دونیه تاریخ سپردی؟ ای عجب از این همه تسامح ………. حالا خداییش اینجا کامنت دونیه یا چاله میدون؟
خداییش با این کامنتا میشه یه ولباگه ژانگولر راه بندازی ……….. حال می کنم با این ایرونی جماعت ….. به محض اینکه میفهمن کسی نمیتونه بیبیندشون هر جاییو که دم دسشون بیا چاله میدون میکونن …….. خانم وکیل از ما میشنفی بیا و به جای این مبحثای خطیر و خانمان برانسوز یه کلاس آداب معاشرت مخصوصا واس آقایون برگزار کن ….. در ضمن آقا رسول شوما که اینقذه با کمالاتی من بعد به جای واژه غریب و نا مانوس » مسعله » از واژه این ور آبیه » مسئله » استفاده کون که خدایی نکرده پشت سرت حرف و حدیثی نباشه …. زت زیاد
بیشتر مایه های فمنیستی تو وبتون چشمک می زنه
بنظر من بین حجاب و پوشش فرق بسیاری
روش فکر کنید
بقول حقوق دانان
تدرء الحدود باالشبهات
ز گفتی:
«حد اقل اون عرضشو داشت 4 تا مطلب واسه اثبات حرفاش برای من و تو اینجا بیاره..
تو عرضه ی چی داری؟
چرت وپرت گفتن و تهوع و
اگه عرضه داری حد اقل2 تا مطلب موثق برای اثبات حرفات بیار
نشین هی واسه خودت بباف
البته از وبلاگت معلومه چه کاره حسنی
سالی که نکوست از بهارش پیداست»
—–
واسه اثبات چه حرفی 4 تا مطلب آورده؟واسه اثبات اینکه نگاه اسلام به زن تحقیر آمیز و توهین آمیز و تبعیض آمیز و ناعادلانه هست؟ خب این رو که خودم میدونستم ببم جان. این نیازی به اثبات نداشت.
منبع موثق برای چه حرفیم بیارم؟ من یک اتهام مطرح کردم و منبع اتهامم هم خود حرفهای اسلام و آیت الملاهای اسلام در مورد زن بود،که خود این شخص بصورت کامنت اونها رو گذاشته بود.پس اینجا حرف خاصی زده نشده و فقط یک اتهام مطرح شده و «منبع موثق» این اتهام هم (در اینجا)خود همین کامنتهای این فرد بود.
از وبلاگم معلومه چه کاره هستم؟ گمون نکنم اینجوری باشه.
در ضمن من در کامنتدونیهای مختلف تا اونجا که حوصلم میشد و وقت میشد، کامنتهایی گذاشتم. و نه تنها توی این وبلاگ،بلکه توی بعضی از وبلاگهای دیگه هم با آخوند و غیر آخوندش هم در این مورد بحث کردم.توی وبلاگم هم در مورد حجاب یک پستی نوشتم.باز هم البته باید بنویسم در موردش.
خوش باشی ببم جان
—–
راحیل گفتی:اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.ماباید اینجا نگاه اسلام را با مسلمانان وبرداشتهای انها عوض کنیم.راستی ز درست میگفت بی مهابا دهنتو باز کردی وحرف زدی یه کم فکر کن بعد حرف بزن .
—
این شعارت خیلی کلیشه ای هست و دست کم در اینجا اصلن کاربردی نداشت. دلیلش هم این هست که آنچه که من در اون کامنت گفتم ، خطاب به کامنتهای اون فرد بود که حرفهای پیامبر اسلام و «ائمه» و «آیت الملاهای اسلام رو نقل کرده بود. پس اینجا بقال سر محله نیومده حرفی در این مورد زده باشه که بیای و استناد به این شعار بکنی که حرف این بقال رو از «ذات اسلام» جداکن! بلکه اینجا حرفهایی از اصل اسلام و شخصیتهای اصلی اسلام (پیامبر و ائمه )و متخصصین اسلام و همون چیزی که ازش «ذات اسلام» نام بردی، نقل شده.و همون «نگاه اسلام» بود،نه «نگاه مسلمین عادی».
پس اینجا شما بودی که بی مهابا دهنت رو باز کردی و شعاری دادی که بر میگشت به «ذات» اسلام و شخصیتهای اصلی اسلام.
هستی جون دوس دارم
دوس دارم اگه از تو جواب بشنوم
به همون خدایی که نمی پرستم دوس دارم بشنوم
دوس دارم احساس کنم حداقل یک چادری در سراسر دنیا مجبور به این کار نبوده
دوس دارم وقتی با تی شرت حلقه آستین صورتی دور پردیسان می 2 ام زیر نگاه سنگین یک چادری له نشم.
خیلی سخته و سکوت تو سخت ترش میکنه
پس بگو
منو از چیزی که عاشقشم نترسون
رکسانا من از اسلام خیلی می دونم
بسیار تحقیق کردم. سالها
اما تا به حال یه کلمه از کتابهای دکتر سروش رو هم نخوندم. حتی قبل از این «اسم» هیچ کدومشون رو هم نمی دونستم. فقط شنیده بودم که اسلام یک پدیدۀ اجتماعیه نه یک دین. تا قبل از این صحبت شما نمی دونستم این جمله مربوط به دکتر سروشه.
می دونم که هرگز(هرگز) پیامبرتون در اذان نگفته اشهد ان علی ولی الله (یعنی تغییر)
می دونم که مراجع قدیم قائل بودن اگه توی نماز فکر کنی نمازت رو بشکنی در همون لحظه نمازت باطل میشه. اما حالا اینو نمیگن. (یعنی تغییر)
می دونم اون چیزی که تحت عنوان فلسفۀ اسلامی مطرح میشه تماما بعد از مرگ پیامبر و اماماتون تولید شده. (یعنی تغییر)
اگه شما هم در اسلام تحقیق کنی متوجه میشی که اون چیزی که صدها سال پیش به عنوان اسلام مطرح بوده رو نمیشه (نمیشه) امروز به میان آورد. اصلا امکان نداره. اسلام امروز ترجمۀ تمدن غرب به زبانیه که رژیم ایران رو سرنگون نکنه.
اسلام ایران همون تمدن غربه!
وگرنه چوپون قصۀ ما چه می فهمید جمهوری یعنی چی؟
دراين سايت شما ميتوانيد مطالب مختلف از قبيل :عقائد ،مهدويت،تزکيه نفس،زندگينامه بزرگان،احکام،جلوه هاي اعجاز ائمه ،حکمت ناب(سخن بزرگان)،بانک سوالات
داستانهاي بيدار کننده،شگفتيهاي آفرينش،کمال ادين و….را بخواني(((((دهمچنين شما ميتوانيد با عضويت در اين سايت هم از امکانات استفاده کنيد وهم سايت يا وبلاگ مذهبي خود را در بخش ويلاگها يا سايتهای مذهبي قرار دهيد))))))
@ پايگاه اينترنتي عصر ظهور
عقائد، مهدويت، تزکيه نفس، زندگينامه بزرگان، احکام، جلوه های اعجاز ائمه
همشو خوندم
اگه بخوايم فقط مدني در نظر بگيريم، من كمتر دچار اين اشتباه ميشم كه خودمو عاقل تر از يه فيلسوف يا حتي حقوقدانهاي برجسته و متعدد و متفكرين و جامعه شناسا و … كه يه تارخ مدني وعلمي پشت سرشونه بدونم…
ولي مساله اينه كه قضيه فقط مدني نيس!
درسته اگه من اونقدر احمق نيسم كه خودم عاقلتر از اون همه اي كه تو سطراي بالا گفتم بدونم مسلما خودمو ارجحتر از….
حمید
من با این مسئله موافقم که اسلام به خودی خود ایرادی ندارد. فکر می کنم ایراد از مسلمونهاست… نه اینکه اسلام یه دین کامل یا یه روش بی نقص برای زندگی قرن 21 باشه. ایراد از مسلمون هاست که دنبال اینند که یه بسته ایدولوژی از آسمون بیافته تا بهشون بگه که چطور باید زندگی کنند. اگر با اسلام هم به عنوان یه پدیده تاریخی و اجتماعی که باعث تحول در اجتماع زمان خودش شده چه ایرادی می تونیم ازش بگیریم.
قطعاً یه اثر معماری آن زمان هر چه قدر هم که شاهکار باشه به درد زندگی امروز نمی خوره. مشکل وقتی پیش میاد که من نوعی بخوام مصرانه استدلال کنم که اون بدرد امروز هم می خوره. طبیعیه که شمای نوعی هم دنبال ایراد هاش بگردی. نتیجه این میشه که اگه زورت برسه ممکنه همه چیزو انکار کنی. و اون اثز شاهکار مورد بی مهری قرار بگیره.
دوست من قطعاً تو نمی دونی با هیچ اسندلالی، کسی که به دین به چشم دستورات بی عیب و نقص خدا نگاه می کنه، رو مجاب کنی. اما می تونی مراقب نوع قضاوت خودت باشی. که گرفتار افراط و تفریط نشی…
به حمید
اینو می دونم که وقتی از در و دیوار دارن برات استدلال درست می کنند. هر کتابی رو که ورق بزنی می بینی که مدام دارن باوراشون رو جار می زنند. به آدم چه احساسی دست میده. بدتر اینکه کسی به تو هیچ فرصتی برای زدن حرفات نمی ده باید یه کله گنده مثل سزوش و… باشی که بتونی صدات رو بلند کنی…
اما دوست من، درد واقعی وقتیه که می آیی خارج از کشور، می بینی که دنیا به کجا رسیده…من و تو ایرانی با هم داریم سر روسری و ریش با هم دعوا می کنیم.
نمی دونم اسم CERN رو شنیدی یا نه… یکی از عظیم ترین پروژه های بشری که تو اون مسلمون نمازخون و شراب خور و لخت و سگباز و هم جنس بازو زن رو بند دار دارن کار می کنن. با هم دارن بدون مشکل کار می کنن. از جمعیت نزدیک به یک میلیون دانشمند که مستقیم یا غیر مستقیم دارن تو تون کار می کنند فقط 10 تا ایزانی هستند(البته منظورم ایرانیهایی که از دانشگاههای ایرانی رفتند). در حالیکه با سهم پاکستان و ترکیه قابل قیاس نیست.
خلاصه کلام اینه که وقتشه از این بازی ها دست بکشیم. با شرایط سازگاری کنیم … انرژی مون رو تلف حمله به عقاید دیگران نکنیم. به جاش خودمون رو بسازیم.
هر چه قدر هم که هوا ابری باشه …نور خورشید قابل انکارنیست. وقتی چیزی عوض میشه که تویی که افکار بازی داری از نظر علمی و اقتصادی قدرت کافی هم داشته باشی.
سلام من دختری هستم که در دبی رندگی می کنم منم با حجاب واقعا موافقم فعلا بای
سلام بیبی جون منور به وبلاگم سر زدی خوشحالم کردی نظر من در مورد حجاب:حجاب محدودیت برای زنان نیست بلکه حجاب برای مردان محدودیت است
امان از ….
پذيراي نظراتتون در وبلاگم هستم.
سلام به همگي من خيلي خوشحالم كه با هم تبادل نظر ميشه
در جواب به حميد ميخواستم بپرسم شما از كجاي اسلام چنين برداشتي كرديد كه نگاه اسلام به زن تحقیر آمیز و توهین آمیز و تبعیض آمیز و ناعادلانه است؟ اميدوارم براي من اين سوال را توضيح بدين ؟؟؟؟
در جواب به ب افتخاری ميگم حق با شماست ببين دنيا كجا رسيد و ما كجا هستيم واقعا وقتي ميام ايران اين فقر رو مبينم دلم براي مردم اين ملت چقدر ميسوزه؟؟؟؟
من از قبل اشاره كردم اين برداشت اشتباه ما از اسلام مگه كي گفته كه اگر تو متدين باشي ديگه نميشه با ديگران كار كني ؟يا رابطه بر قرار كني توي خود صدر اسلام زماني كه پيامبر توي مدينه بود مگه با يهوديا ومسيحياي مدينه مشكلي داشت؟؟؟؟؟
اما سوالي كه برام پيش مياد اينه كه چرا فكر ميكنيد اسلام با اين قرن 21 نميسازه يعني كجاش هست كه باعث اين مشكل ميشه ؟؟؟؟
شما اين حرف در وقتي داريد ميزنيد كه مردم در اثر پيشرفت علم تازه دارن پي به اعجاز قران مبرند خود من در يكي از كنفرانسهاي اعجاز قران شركت كردم و از تعجب وا ماندم كه اين همه خارجي در اين كنفراس شركت ميكنند؟؟
و من با هستي موافقم كه منابع حرفها رو بگيم و لطفا سوالها واضح باشد؟؟؟
افتخاری گفتید:
«من با این مسئله موافقم که اسلام به خودی خود ایرادی ندارد.»
ولی من با این موافق نیستم که اسلام یا هر دین دیگه ای یا هر چیز دیگه ای یا هر کسی هیچ ایرادی نداره و بری از هرگونه نقص و عیب هست.
«فکر می کنم ایراد از مسلمونهاست… «
این حرفت اگر بر میگشت به اون شعاری که اون کامنتر(راحیل) نوشته بود که جوابم همونجا هست و جوابی کلی هم نبود و تعمیمش هم ندادم به تمام مواردی که این شعار در موردشون ممکنه مصداق داشته باشه یا نداشته باشه یا قابل مطرح شدن باشه. بلکه بر مبنا و خاص همون کامنتهایی که در پست قبل و این پست رد و بدل شد بود…
«نه اینکه اسلام یه دین کامل یا یه روش بی نقص برای زندگی قرن 21 باشه. ایراد از مسلمون هاست که دنبال اینند که یه بسته ایدولوژی از آسمون بیافته تا بهشون بگه که چطور باید زندگی کنند. «
آفرین
این حرفت رو قبول دارم(البته یه پرانتز هم اینجا بگذاریم و خاص ترش بکنیم. یعنی به جای «مسلمونها»،بگیم عده ای از مسلمونها)
«قطعاً یه اثر معماری آن زمان هر چه قدر هم که شاهکار باشه به درد زندگی امروز نمی خوره.»
بازم آفرین.
ولی مشکل اینجاست که به عبارتی مقامات اصلی دین،یا دینکاران، جزم اندیش و واپسگرا هستند و میگند که الا و بلا هر چیزی که 1400 سال پیش گفته شده، در محیط اون زمان عربستان که زمین تا آسمان با اکنون فرق میکرده و با مردمی از نظر خلق و خو و مرام،فرق زیادی با حالا داشتند باید برای تمامی مکانها و زمانها ساری و جاری باشه و اونها رو لایتغیر و میدونند.
«مشکل وقتی پیش میاد که من نوعی بخوام مصرانه استدلال کنم که اون بدرد امروز هم می خوره. طبیعیه که شمای نوعی هم دنبال ایراد هاش بگردی. «
بله طبیعیه. یعنی از ایرادی ایراد گرفتن طبیعی است و ساکت بودن در مقابل اون ایراد،خودش مورد ایراد هست.
«نتیجه این میشه که اگه زورت برسه ممکنه همه چیزو انکار کنی.»
شاید انکار و شاید ایراد. البته با انکار(در صورت یقین به وجود چیزی)،کاری از پیش نمیره و آدم کاری از پیش نمیبره.چون این یه نوع انفعال هست.
«اون اثر شاهکار مورد بی مهری قرار بگیره.»
که البته اگر ریشه این بی مهری رو دنبال کنیم میبینیم که در نهایت مقصرین اصلی همون دینکاران(آیت ا…،خاخام،کشیش…) هستند.
«دوست من قطعاً تو نمی دونی با هیچ اسندلالی، کسی که به دین به چشم دستورات بی عیب و نقص خدا نگاه می کنه، رو مجاب کنی.»
متاسفانه رفتار متعبدانه و تعبد بی چون و چرا هست که مشکل ساز میشه. هر چقدر هم براش اثبات کنی که این درست نیست،در نهایت جوابت رو این ممکن هست بده که تو به اسرار اینها پی نمیبری.1400 سال که صبر کردی و متوجه نشدی،1400 سال که چیزی نیست، یه 6000 سال دیگه صبر کن تا به اسرارش پی ببری… اون مفر های غیر قابل قبولی که تنها یک مفر هستند و در این موارد برای خودشون ایجاد کرده اند.
«اما می تونی مراقب نوع قضاوت خودت باشی. که گرفتار افراط و تفریط نشی…»
امیدوارم که بتونم و سعی میکنم که اینچنین باشم.
رکسانا
کامنتهای پست قبل که در مورد حجاب گذاشته شده رو بخونید.اون چند تا کامنتی که پشت سر هم گذاشته شده.البته اگر پیشتر نخوندیشون و جای دیگه هم نخونده باشیشون.البته اینهایی که این گذاشته در مورد حجاب هست و یه قسمتیش هم البته هست. موارد دیگه البته ذکر نشده.
منم مسلمونم. ولی اسیر اسلام نیستم. افرادی که میگند الا و بلا همین که 1400 سال پیش گفته،اینها اسیر اسلام هستند. میشود دیندار بود ولی اسیر نبود. ساده و خلاصه بگم.برای نمونه کسی که اسیر دین هست میگوید مرتد باید کشته شود. یعنی به خاطر دین آدم نیز میکشد و مجاز میشمارد. ولی کسی که اسیر دین نیست میگه دین برای انسان هست،نه انسان برای و فدای دین.
دینداری با اسیر دین بودن فرق میکنه
خوش باشید.
دوست من رکسانا
اگه برای شما این احساس هست که دین اسلام با زندگی امروز هیچ منافاتی نداره… این عالیه. اما باور کن که این احساس شخصیه… برای شما هیچ منافاتی نداره…ممکنه برای دیگران منافات داشته باشه… مگه این نیست که امروزه بشر به این باور رسیده که نمیتوان یک عقیده مطلق و یکدست برای بشریت تصور کرد.
شخص خودم رو می گویم…با وجودی که در اروپا هستم حجاب دارم. هیچ مشکلی هم با آن ندارم. اما این دلیل نمی شود که دیگران هم مثل من با آن مشکل نداشته باشند.
قرآن معجزه است.. درست. اما انسانها قادر نیستند ورای چهارچوب ادراکی زمان خودشان بیاندیشند. تفکراتشون چه از قرآن باشد چه از ژان پل ساتر محصور محدودیتهاییه که زمان و مکان بهشون تحمیل می کنه.
مگه ابن سینا قرآن خوان و فیلسوف نبود. نابغه زمان خودش هم بود. اما با استناد به قرآن به فلک تدویر اغتقاد داشت.
خلاصه اینکه… اگر هم باور داری که قرآن معجزه است (که خیلی ها ندارند و برایش هم دلایل محکم دارند) نمی توانی با الهام از آن جلو تر از زمان خودت حرکت کنی. ای بسا که به دلیل کهنگی متودولوژی حاکم بر ذهنیت مفسران آن، از زمان خودت هم عقب تر بیافتی
عالی بود ممنون از دعوتت.
منم میتونم براتون مطلب بفرستم؟
هر انسانی بی دین به دنیا میاد!
اینکه تمام انسانهای روی زمین مسلمانند اولین گزارۀ اسلامه!
در حالی که 180 درجه با واقعیت تفاوت داره
تمام انسانها بی دین هستند! تا اینکه یک دین یا هیچکدام از ادیان رو انتخاب کنند!
ایران تصور میکنه که آدمها حق انتخاب دین رو ندارن! این یک استبداد آشکاره!
چون از نظر من کودک درون شکم مادر؛ دیندار نیست!
حتی به نظر من کودک وقتی داره با تلاش جانکاه یک مادر از وجود مادر متولد میشه هنوز هم دیندار نیست!
به نظر من وقتی یک کودک به جای تفس از بند ناف؛ از بینی نفس کشیدن رو آغاز میکنه هنوز هم دیندار نیست!
اگه فرض کنیم یک کودک در 5 سالگی دیندار بشه! (دیندار بشه) پس کشور باید به حقوق من و تمام جمعیت کودکان زیر 5 سال که احدی مون مسلمون نیستیم احترام بذاره و اگر قراره غیر مسلمون ها به قول بعضی ها از ایران اخراج بشن؛ باید وقتی جنین در بدن یک «زن» شکل گرفت اون رو از کشور اخراج کرد. چون از نظر من جنین هیچ انسانی مسلمان نیست اما انسان هست
هستی جونم
آقای «ز» من از نوشته هات حدس زدم که باید آقا باشی اما حتی اگه نیستی هم اونقدر لیاقت نداری که بهت بگم خانم..چون اگه مرد بودی می شد انتظار داشت که نتونی شرایط یه خانم رو که به زور و با هزار جور تحقیر بهش می خوان بفهمونن که اینکارو بکن این کارو نکن رو درک کنی(صرف نظر از اینکه به عنوان یه «انسان» باید» قدرت درک «هم نوع» خودت رو داشته باشی که ما می دونیم بعضی آقایون «انسان» بودن براشون سخته در نتیجه انتظاری ازشون نداریم!)..اما اگه از لحاظ جنسیت خدایی نکرده اشتباها مونث پا به عرصه وجود گذاشتید باز هم متاسفانه از خطاب کردنتون با عنوان «خانم» معذورم! شمایی که نه اونقدر انسانید که هم نوعتون رو درک کنید نه اونقدر حتی توانایی همسان پنداری دارید تا فکر کنید که اگه شما به جای اون دختر(که شرحش اومده) بودید چکار می کردید, در هیچ صورتی خانم بودن شایسته تون نیست! پس تا اطلاع ثانویه آقای «ز» هستید…
جناب اژی دو سر…با احترام تمام با هرنوع تحقیر قومی یا نژادی بواسطه هر شخصی و در هر زمینه ای مخالفم.توی کشور ما تمام اقوام در کنار هم زندگی می کنند که نادیده گرفته شدنشون دلیل نداشتن حقوق اجتماعیشون نیست.عقاید خرافی هم فقط مختص اسلام نیست.همینطور که تاکید صرف روی ظواهر هم مختص حاکمان جوامع اسلامی نیست.قرون وسطای اروپا هم شرایط امروز ما رو داشت.و این فقط یه دلیل داشت.نه اینکه کلیسا جاهلانه مردم رو به سمتی می برد که به خرافات بچسبند و عقلشون رو قربانی کلیسا و مسیحیت کنند! خیر! اونها خیلی هم باهوش بودند و از جهل مردم هم نهایت استفاده رو بردند! به نظر شما چرا شخصی باید این همه قوای خودش رو اون هم «به هر شکل»(!!) به کار بگیره که تمام انسان های دنیا رو روانه بهشت کنه؟؟ حتی پیامبر اسلام هم برای هدایت مردم (بااینکه رسالتش بود و قطعا از رسالت یه انسان عادی دشوارتر بوده!) برای هدایت مردم مرزی داشت.کسی رو به زور شمشیر و تازیانه(اینطور که در کتاب های حاضر و مثلا بدون تغییر و سانسور آورده شده) به بهشت نمی فرستاد! کمااینکه چنین شخصی اصلا شایسته بهشت هم نخواهد بود!حتی تمامی واجبات اسلام هم انسان رو در اون مرزهایی که اختیار داره امتحان می کنه..در کتابهای درسی مدرسه به ما یاد می دادند که شما صبح زود از خواب بلند میشید نماز می خونید و به این صورت علاقه قلبی تون رو به خدا ابراز می کنید..حالا فلسفه نماز اجباری(نماز با زور پدر و مادریا مدرسه و کار و …) رو چطور تعبیر می کنید؟ حجاب مصونیت است؟درست! حجاب عبادت است؟ این هم پذیرفته هست! اما مصونیت اجباری که درصورت رعایت نکردنش «مجازات رعایت نکردنش» از «خطر احتمالیش»بدتره! و عبادتی که به زور «ناظران زمینی» هست چه نفعی به حال زنان داره و این جز تحقیر عقل و فهم زنان چی می تونه باشه؟!
من فکر میکنم تو خونوادهیِ تندروي بزرگ شدین.
نه عفاف فقط حجاب اِ و نه حجاب فقط چادر.
ما مشکلاتِ بزرگتري هم داریم که ریشهایتر اند. وقتي یه بچه به دنیا میآد، تو شناسنامهاش مینویسیم مسلمون، در حالي که خودِ اسلام گفته دین رو باید با عقل انتخاب کرد. وقتی دین زوری باشه، احکام و دستورها-ش هم زوری میشه!!
با اینهمه، زیبایی و خوشتیپیِ یه دختر، به نظر-ام هیچ ربطي به نشون دادنِ موها و دستها و … نداره.
لذت بردم وتمام مطالب را خواندم برای اینکه وارد بحثها شوم باید کامنتها را هم بخوانم فعلا با اجازه لینکتان میکنم
این دوتا لینک خیلی برای من مفید بوده امتحان کنید
http://ghabel.persianblog.ir/post/65
http://ghabel.persianblog.ir/post/64
از دین هم میشود برداشتی متفاوت از آنچهمرسوم است داشت
حوا جون رژیم ایران هم میدونه که دقیقا مثل قرون وسطی عمل میکنه و اگه با هر زوری سعی میکنه پرچم سیاهش رو به سر انسانها بکوبه برای اینه که خوب میدونه چه سرنوشتی در انتظارشه.
آخوندها واتیکان رو میبینن. کشوری در وسط یک شهر. کشوری به وسعت یک محله. این آیندۀ شهر قم است!
آخوندهایی که امروز هزاران ترلیارد تومن از پول مردم رو اذعان خودشون میدونن روزی میرسه که دوباره کاسه های گداییشون رو بر میدارن. روزی که دوباره به جای دزدی گدایی میکنن. ولی قبل از اون اولین تقاصی که پس میدن تقاص اجبار حجابه! تاوان حداقل 30 سال کوبیدن حجاب بر سر «زن»! اجبار بی شرمانه ای که با عنوان دین اما به خاطر مقاصد 100% سیاسی به «زن»ها تحمیل میشه. و من هم ساکتم. منی که مخلوق «زن»م.
سیاست ما عین دیانت ماست
به نظر من حجاب یک مساله غیر ایدئولوژیک و اخلاقیه و هیچ ربطی به دین و مذهب ادم نباید داشته باشه. متاسفانه حجاب هم مثل خیلی چیزهای دیگه توی جامعه ما هم ایدئولوژیک شده هم سیاسی. اگر این حجاب را بر می داشتن و انتخاب اون را می گذاشتن به عهده خود افراد بعد از یک مدت از نابسامانی که لازمه اون آزادیه وضعیت حجاب در جامعه ما سامان و آرامش می یافت.
هر کس اون چیزی را انتخاب می کرد که اخلاق و انگیزه و تفکرش بهش می گفت. در چنین شرایطی ما این همه قیافه های عجیب و غریب دیگه توی خیابون نمی بینیم. همه به تعادل می رسن. اونی که حجاب می خواد خودش انتخاب می کنه اونی هم که نمی خواد خودش تصمیم می گیره که از این امکانی که در اختیار داره چطور استفاده کنه. در این صورت نگاه های جنسیتی حذف می شه و هر آدمی طرف مقابلش را بر اساس انسانیت و حقوق انسانی اش نگاه می کنه نه بر اساس جنسیتش.
من معتقدم رفتار انسان گونه خیلی مهم تر از داشتن یا نداشتن حجابه. اینکه من وقتی دارم با یک مرد ارتباط برقرار می کنم مثل یک انسان رفتار کنم نه مثل یک زن این مهمه. وگرنه هزار لا چادر سیاه هم بپوشم اما نتونم مثل یک انسان ارتباط برقرار کنم باز هم زنانگی من کار خودش را می کنه و اگر طرفم آدم عادی نباشه تحریک می شه.
ج.ا. از یک کتاب معمولی میترسه.ج.ا. از جمع آوری چند تا امضا میترسه. ج.ا. از یه چکمه میترسه. ج.ا. از یک تار مو میترسه ج.ا. از یه وبلاگ دینی میترسه.ج.ا. از وبلاگ غیر دینی میترسه ج.ا. از بی دین میترسه. ج.ا.از با دین میترسه. ج.ا. از(مظاهر دین)”آیت الملا”های خودش هم حتی میترسه. ج.ا. از ماهواره میترسه. ج.ا. استخوان مردگان میترسه. ج.ا. از روزنامه میترسه. ج.ا. از من میترسه. ج.ا. از ما میترسه. ج.ا. از سایه ش هم میترسه. یه باره گی برو سرت رو بذار بمیر دیگه.آخه بز هم اینقدر نمیترسه که ج.ا. میترسه.
جناب اقای افتخاری
به امثال سروش نازیدید .سروش یک مقلده.یک مترجمه .مقلد استادش پوپر وگادامر .قبض وبسط سروش وصراطها مستقیمش مترجمان افکار واندیشه های ایناست.اگه دوست داِشته باشیی منبع بدم مطالعه تطبیقی کن.بعد قضاوت
این که گفتم ج.ا. از وبلاگ دینی هم میترسه:
مسئولین نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی فقط به صرف غیر اخلاقی بودن سایت یا وبلاگ نباید آن را فیلتر کنند، بلکه باید وبلاگهای گمراه کننده دینی را که بسیار خطرناک و مسموم تر هستند را نیز به گونه ای از ادامه کار منع کنند. در شرایطی که امروزه انواع فیلتر شکنها رایگان در اختیار کاربران قرار می گیرند بهترین راه مطالعه اینگونه وبلاگها و پاسخگویی به آنها است. در زمینه مذهبی خوشبختانه کارشناسان کارآمد و خبره ای حضور دارند که توانایی علمیشان، آنها را قادر به مقابله با سایتهای مسموم می کند.
به اصطلاح خبرگزاری مهر!!
جناب اژی دوسر که خود را اسلام شناس معرفی کرده اید .به یقیقن می گویم از اسلام هیچ نمی فهمی .کسی که ادعا کند در بهشت لباس است.فرق مجرد وماده را نمی داند و…یا ادعا دروغ میکند که علی (ع)گفته اسمان روی دوش ملائکه است در حالی که حضرت گفته عرش الهی نه اسمان و…. معلومه خیلی سرت میشه.واسه همینه که بهت می گیم دکتر ارغ ماهو
متاسفم
برای با هزارم دوست دارم با هات بچتم.اگه حال داری بیا.در ضمن تو پسری نه دختر
حمید واژی ودیگران
من تاریخ حجاب غرب وشوروی واندلس را این روزها به دقت مطالعه کردم ان هم از منابع اصلی خودشان.خیلی جالبه.عجب اعتراف ونتایجی.به صراحت اعتراف کرده بودن که بی حجابی اخرش وارفتگی وعریانییه.فرهنگ برهنگی نتیجه اش عدم ضابطه در روابط جنسی یعنی ازادی روابط جنسی ولازمه این هم بی بند وباری در روابط جنسی و کم رنگ شدن عفاف وپاکدامنی وازهم پاشیدن کانون خانواده وجامعه.وجالب اینکه ضرر این بیشتر به چشم زنها می رود نه مردا.زن میشود کالای شهوت.وجالبتر اینکه بعد سالها از رابطه بی قید وبند وراحت جنسی هم خسته شده اند وامروزه به خشونت جنسی روی اورده اند.
واقعا این تجربه تاریخیه .می خواهد در جامعه ما هم تکرار بشه.می خواهید راه رفته دیگران را برید حرفی نیست اما با الام نمی تونید در این وادی کثافت کام بردارید .
ضمنا اعترافات صریح اندیشمندان غربی را براتون می نویسم.دیگه روان شناسان غربی تحقیق مفصلی در باره اثر حجاب بر روی سلامتی روان وکاهش اضطراب انجام داد هاند که خواندن ان هم خالی از لطف نیست.
اسلام چه زیبایی.بگذار یاوه سرایان شهوت پرست یاوه سرایین.هرچه قدر بیشتر مطالعه میکنم بیشتر عاشقت می شم.دین پاکی عفاف وعزت…
راستی در عالم انسان بی دین نداریم بر اساس قاعده فطرت همه به سوی مبدائی گرایش دارن.حال یکی مبدش خداست ویکی نه .این وفاق بین روانشناسانه
حجاب برای زنان موانعی در برابر شهوت مردان ایجاد کرده وخود عاملی است که عاطفه وعشق شاعرانه را پدید اورده وارزش زن را در چشم مرد بالا برده.
ویل دورانت-تاریخ تمدن ج 1ص 60
سلام به همگي خيلي خوشحالم از نظرهاي شما
اما در جواب به حميد اقا در مورد مسئله ي ارتداد ميگويم من در اين مورد با شما كاملا موافقم و من درباره ي اين مسئله با بسياري از روحانيون روشنفكر بحث كردم كه نظر انها اين چنين بود((اولا در خود صدر اسلام پيامبر اكرم (ص)هيچ كس را به تهمت ارتداد به قتل نرساتد ثانيا در خود قران ايه ى 54 سوره ي مائده اين چنين امده است كه يا ايها الذين امنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتي الله بقوم يحبهم و يحبونه در اين ايه اشار ه ي به قتل مرتد نيامده ثالثا هيچ كس از علماء تا كنون امر به قتل مرتدي فتوا ندادن به غير از امام خميني(رح)كه درباره ي سلمان رشدي بوده است كه كتابي به نام ايات شيطانيه نوشت و تا كنون كسي اين فتوا را انجام نداده است من نميدانم دقيقا اين فتوا از كجاست ولي انان چنان كه مبينم از اهميت زيادي برخوردار نيست ))
و من در نهايت باز ميگوييم اشتباه است كه ما بگوييم اسلام نقصي دارد و يا عيبي دارد چون از طرف خدا است و باري عز وجل از هر نقصي منزه است
و من ميگويم باز اسلام با انسانيت هيچ مشكلي ندارد منتها برداشت ما از اسلام است كه ممكن است ما را دچار مشكل كند ودر خود قران ذكر شده است كه لا اكراه في دين…
رکسانا عالیه با هات موافقم